بالاخره همسرم به آرزوش رسید و راهی کربلا شد. دلم هواییه خیلی دلم هوس زیارت داره اما شرایط فعلا اجازه نمیده که حتی بهش فکر کنم...
دیروز براش آش پشت پا پختم. دخترم خیلی براش بیقراره هربار که زنگ در به صدا درمیاد میره دم در اتاق فکر میکنه باباش اومده. خدا به دل همه یتیمها رحم کنه ...
فدای حضرت رقیه (سلام الله علیها) که بیقراری باباش رو نتونست تاب بیاره...
غلط است که بپنداریم زندگی میگذرد این مائیم که میگذریم وزندگیست که می ماند؛ارزشمند زندگی کنیم
توکلاس درس خدا:
اونکه ناله میکنه, رد میشه.....
اونیکه صبرمیکنه,قبول میشه.......
امااونیکه شکرمیکنه,شاگرد ممتازه......
خداوندا. . .
اگرندانستم ازتو چه بخواهم و از درخواست خودم حیران بودم
تو مرا به آن چه به صلاحم هست رهنمون باش
دلم را به آنچه رستگاری من درآن هست متوجه فرما
که چنین کاری از تو شگفت آورنیست و ازتوانایی های تو بیرون نیست. مولی علی(علیه السلام
باحسین ازیاحسین یک نقطه کم داردولی؛باحسین بودن کجاویاحسین گفتن کجاسلام خواهرگلم خداروشکروخوشابسعادت آقات امیدوارم قدر این فرصت ونعمت خداوندی روبدونه اربعیین حسینی روهم بهت تسلیت میگم واسه منم خیلی دعاکن خواهرگلم دخترگلتم ببوس درپناه خداباشیدیاحق والتماس دعای فرج